به قلم پُل اکمن (paulekman)
بیایید عباراتی مثل “عاشق شغلم هستم” یا “عاشق فلان لباسم” را (که در آنها کلمه عشق، نقش “صفت عالی” دارد)، کنار بگذاریم. البته هنوز حساب عشق رمانتیک یا عشق پدر و مادری روشن نشده است!
حالا، آیا اینها که گفتیم نوعی هیجان محسوب میشوند؟
فکر میکنم اینطور نیست! و دلیلش هم اینکه:
هیجانها و عشق، به لحاظ بازه زمانی متناظر هر کدام، از بیخ و بن با هم تفاوت دارند. گاهی هیجانها چند ثانیهای بیشتر دوام ندارند و در نهایت، بیش از یک ساعت نمیپایند. هیجانها میآیند و میروند. اگر کسی ادعا کند که به خاطر دارد که یک ساعت عصبانی یا ترسیده بوده، بررسی دقیقتر آشکار خواهد کرد که آن هیجان را چند باری در طول آن ساعت تجربه کرده و این تجربه هیجانی، حین یک وهله مداوم و لاینقطع رخ ندادهاست.
در مقابل، عشق والدین به فرزند، مقطعی و لحظهای نیست و در طول عمر دوام میآورد. این عشق، نوعی تعهد است. دوست داشتن فرزندانتان به این معنا نیست که از خطر کردن آنها نترسید، وقتی خلف وعده میکنند دمق نشوید، وقتی ناامیدند ناراحت نباشید یا وقتی موفقیتی کسب میکنند، خوشحال نشوید.
با اینکه عشق رمانتیک معمولا به اندازه عشق والدانه دیر پا نیست، گاهی اوقات هم هست و وقتی هم اینطور نباشد، باز هم حالتی لحظهای و گذرا نیست. اینجا هم عشق رمانتیک نوعی دلبستگی همراه با تعهد است که احساسات فراوانی در خلال آن به تجربه میآیند. به هنگام تجربه عشق والدانه و عشق رمانتیک، هم به موضوع عشقتان اهمیت می دهید، هم با او تعامل دارید و هم محتملا احساسات متعدد و متفاوتی تجربه میکنید. این احساسات هم دیری نمیپایند؛ میآیند و میروند و دست بالا چند لحظه یا چند دقیقهای دوام میآورند و این حالت، البته شبیه عشق والدانه که سراسر عمر ادامه مییابد و امید است که عشق رمانتیک نیز چنین باشد، نیست.
https://www.paulekman.com/psychology/is-love-an-emotion
ترجمهی مهیار علینقی