
بر اساس نظریه دکتر جان سارنو[1]، پزشک و متخصص طب توانبخشی، کمر درد، گردن درد، سر درد، دردِ شانهها، بازوها، و پاها به دلیل عوامل ساختاری نیست؛ بلکه ریشهی این دردها روانشناختی است. دردی که احساس میشود،[2] TMSنامیده میشود و در اثر سرکوب هیجانات ایجاد میگردد. TMS وضعیتی دردناک در عضلات پشت، گردن، شانهها، و نشیمنگاه است که ممکنست اعصاب نخاعی و شاخههای آن تا پاها، زانوها، بازوها، قفسه سینه، و چندین تاندون را درگیر کند.TMS ممکنست برای هر کسی در هر زمانی صرف نظر از سن یا شرایط جسمانی، اتفاق بیفتد. این درد واقعی است و حاصل خیال نیست.
محرومیت خفیف اکسیژن در اثر کاهش جریان خون به قسمتی از بدن منجر به درد عضله، درد عصب، کرختی، مور مور شدن، ضعف، از بین رفتن بازتابها، و درد تاندون میگردد. این سندرم در قالب اختلال درد عضلانی-استخوانی یا فیبرومایالجیا[3] نمایان میشود. در واقع، چنین بیماریای وجود ندارد و هنگامی تشخیص داده میشود که ارزیابیهای پزشکی، هیچ یک از نابهنجاری ساختاریای از جمله تنگی نخاع، آرتروز مفصل ران، و پارگیهای خفیف کاسه زانو را تأیید نمیکنند. این موارد، تغییرات سنی بهنجاری هستند که دکتر سارنو، آنها را «موهای خاکستری ستون فقرات[4]» نامید. موی خاکستری سبب درد نمیشود. اما TMS میتواند دردهای حاد و مزمن را هم موجب شود؛ در حالیکه هیچ مشکلی در بازوها، کمر، پاها یا سایر بدن قابل ردیابی نیست. در مواردی که نابهنجاری ساختاری نیز وجود دارد، این نابهنجاریها توجیهکننده میزان درد بیمار نیستند. بسیاری از بیماریهای پوستی ( آکنه، اگزما، و کهیر)، تپش قلب، آلرژیها (تب یونجه، و حساسیت به گرد و خاک)، عفونتهای مکرر ( عفونت ادرار، عفونتهای واژینال، و سرماخوردگیهای سر و سینه)، سوزش قلب، زخم معده، ورم روده بزرگ، یبوست، سرگیجه، و زنگ زدن گوش در اثر آسیب ساختاری یا سالخوردگی ایجاد نشدهاند؛ بلکه حاصل هیجانات سرکوب شدهاند.
دردِ ایجاد شده توسط هیجانات سرکوب شده، صدمهای به بدن نمیزند. اگرچه بیمار فکر میکند که راه رفتن، نشستن، خم شدن، یا ورزش کردن به بدن او آسیب میرساند، اما چنین نیست و فعالیت سبب هیچ آسیب ساختاری، ماهیچهای یا عصبی نمیشود. علت تجربه این درد اغلب هنگامیکه فرد پشت کامپیوتر نشسته است یا راه میرود یا ایستاده است، تمایل ذهن به مرتبط کردن درد با فعالیت میباشد. فعالیت، موجب درد نمیگردد؛ بلکه ذهن ما برای این باور برنامهریزی شده است. ما باید ذهن خود را برنامهزدایی کنیم تا هیچ فعالیتی را با درد مرتبط نکند. ذهن ناهشیار تمایل دارد که ما درد را به عاملی جسمانی نسبت دهیم؛ در حالیکه علت آن، حقیقتاً روانشناختی است: سرکوب هیجانات.
اغلب دردها به علت غیظ[5] درونی که حاصل انباشتگی خشم[6] در طول سالهاست، ایجاد میشوند. افراد ممکنست متوجه این خشم خود نباشند. در واقع، ذهن هشیار ممکنست از خشم یا غیظی که وجود دارد، آگاه نباشد؛ اما ذهن ناهشیار آن را میفهمد. خشمی که به غیظ ناهشیار تبدیل میشود، ممکنست از نوزادی آغاز شود و طی دوران کودکی افزایش یابد. این خشم میتواند در نتیجه سوء رفتار جسمی، روانشناختی یا جنسی، طرد، و یا والدگریِ ضعیف باشد که منجر به احساس نادیده گرفته شدن، یا فشار برای رفتار کردن مطابق انتظارات بالا، احساس گناه، شرم، یا حقارت میگردد. غیظ ناهشیار ممکنست از ویژگیهای شخصیتی نیز نشأت گیرد که این ویژگیها شامل کمالگرایی، احساس اجبار، خود انتقادگری، میل یا سائق بسیار خوب بودن که منجر به وسواس راضی کردن و کسب تأیید دیگران یا انجام کارها برای دیگران میشود، هستند. این موارد، فشارهای خود تحمیلشدهای هستند که در ناهشیار ثبت میشوند و موجب درد میگردند تا فرد بتواند با مشکلات سرکوب شدهاش کنار بیاید. واقعیتهای زندگی مانند شرایط شغلی، نگرانیهای اقتصادی، روابط خانوادگی، دوستانه یا عاشقانه، تولد فرزند، نگهداری از فرزندان یا والدین، و ترس از پیر شدن و مُردن نیز احساساتی را در افراد ایجاد میکنند که سرکوب آنها درد میآفریند. اضطراب، حملات پانیک، افسردگی، فوبیها، اختلال وسواسی- جبری، اختلالات خوردن، و سندرم خستگی مزمن، همارز روانشناختی درد TMS هستند.
به باور دکتر سارنو ما حتی مجبور نیستیم مشکل را حل کنیم. تنها باید بفهمیم که این درد نشانه سرکوب هیجان است و تنها با فهم این مسأله، ذهن ناهشیار درد را متوقف میکند. برای رهایی از این نشانهها، ذهن هشیار باید از غیظی که در ناهشیار احساس میشود، آگاه گردد. در نتیجه، ناهشیار به این باور میرسد که تولید درد، از این پس، ضروری نیست.
راهکارهای درمان درد از دیدگاه دکتر سارنو:
- رد کردن تشخیص ساختاری و باور به نداشتن مشکل جسمانی
- فهم آنچه که به لحاظ روانشناختی در درون ما میگذرد
- پذیرش طبیعی بودن مسأله
- تمرکز بر جنبههای روانشناختی و نه جسمانی: “به درد فکر نکنید”.
- به هیجانات زیربنایی فکر کنید.
- با ذهن خود صحبت کنید. به ناهشیار خود بگویید که میدانید به دلیل هیجانات سرکوب شده، به شما درد میدهد و درباره اینکه آن هیجانات چه هستند، فکر کنید.
- فهرستی از فشارها یا استرسهایتان تهیه کنید. بالای این فهرست، مشخصههای شخصیتی خود را نیز یادداشت نمایید.
- فعالیتهای جسمانی خود را ادامه دهید.
- برنامه ورزشی سبکی داشته باشید؛ حتی اگر کمی دردناک باشد.
- باور داشته باشید که در حال درمان کردن خود هستید. شما نمیتوانید به خودتان صدمه بزنید.
- روزی نیم ساعت تا یک ساعت را به مطالعه کردن و تفکر درباره شخصیت خود و سایر علل خشم اختصاص دهید.
- اگر درد شدید است، استفاده از داروهای مسکن بلامانع است. زیرا کاهش درد، امکان تمرکز بر درمان TMS را فراهم مینماید. اما از مصرف داروهای ضد التهاب یا آرامبخش بپرهیزید.
- انتظار برطرف شدن سریع درد را نداشته باشید. اغلب افراد، در طول سه تا چهار هفته درمان خواهند شد. این فرایند برای سایر افراد، دو تا سه ماه یا بیشتر خواهد بود. پس به مدت درمان نیندیشید.
- برای بهبودی، لزومی به تغییر شخصیت یا سبک زندگی خود نیستید. تنها باید با شخصیت و سبک زندگی خود سازگار شوید.
- تمام ترسهایتان را کنار بگذارید.
- تکرار این دوازده مورد چندبار در طول روز:
- درد در اثر TMS است نه یک ناهنجاری ساختاری.
- دلیل مستقیم درد، فقدان خفیف اکسیژن است.
- TMS وضعیتی بیضرر است که هیجانات سرکوب شده، آن را ایجاد کردهاند.
- هیجان اصلی، خشم سرکوب شده است.
- TMS برای منحرف کردن توجه از هیجانات است.
- از آنجا که مشکل جسمانیای وجود ندارد، چیزی برای ترسیدن وجود ندارد.
- فعالیت جسمانی خطرناک نیست.
- باید تمام فعالیتهای جسمانی روزمره را شروع کنم.
- من نگران و مرعوب درد نمیشوم.
- توجه خود را از درد به مسائل هیجانی تغییر میدهم.
- من قصد دارم که در کنترل باشم؛ اما نه کنترل ذهن ناهشیار.
- من باید همیشه روانشناختی فکر کنم و نه جسمانی.
اگرچه پذیرش نقش عوامل روانشناختی توسط یک پزشک، رویدادی حائز اهمیت است، اما نظریهپردازی درباره مکانیسمهای تأثیرگذاری این عوامل بر مسائل جسمانی مستلزم داشتن بینشی روانشناسانه است. به نظر شما توصیههای دکتر سارنو تا حدی سادهانگارانه و شبیه توصیههای کتابهای خودیاری نیست؟
«نظریه درد جان سارنو»
ترجمه: فاطمه ربیعی
منابعی برای مطالعه بیشتر:
Sarno, J. E. (1999).Mind over back pain: A radically new approach to the diagnosis and treatment of back pain. Berkley Publishing Group.
Sarno, J. E. (2001).Healing back pain: The mind-body connection. Grand Central Publishing.
Sarno, J. E. (2001).The mind-body prescription: Healing the body, healing the pain. Grand Central Publishing.
Sarno, J. E. (2007).The divided mind: The epidemic of mind-body disorders. Harper Collins.
[1] John Sarno
[2] Tension Myositis Syndrome
[3] Fibromyalgia
[4] Gray Hairs of the Spine
[5] Rage
[6] Anger